ماجراي گودي!
بگذاريد از يك خاطره شروع كنم. من شاگردي داشتم كه از نظر مهارتهاي فنيو علمآموزي پيشرو بود اما به همان مقدار كم حرف و خجالتي بود. بابت هرچيز، مظلومانه گوشهاي گريه ميكرد. آن روزها يك راه حل براي رفع اين مسئله به ذهنم رسيد: يك شخصيت داستاني بسازم. شخصيتي كه فقط مختص دانشآموزم بود!
با چوب بستني و چند ابزار ديگر يك آدمك درست كردم و به او دادم. گفتم اسم اين آدمك گودي است. موقع ناراحتي و عصبانيتهايش گريه ميكند و چند ماجرا هم از گودي برايش تعريف كردم. از شاگردم بابت مسائل گودي راه حل خواستم و بعد عروسك را به او دادم. از او خواهش كردم مراقبش باشد و اينطور شد كه شاگردم براي گودي ماجراهايي كه با آنها همذات پنداري ميكرد ميساخت وبعد دنبال راه حل ميگشت و درباره آنها حرف ميزد.
خيلي نگذشت كه گريههاي او قطع شد. اين به خاطر ذهن قصهگو كودكان است. هميشه قصهها نه تنها روي بيان و خلاقيت بچهها اثر دارند بلكه روي هوش اجتماعي هم تاثير بسزايي دارند.
تاثير قصه بر كودكان
يكي از راهكارهاي خوب تربيتي قرار دادن مسائل مهم اخلاقي در قالب قصه است. هرچقدر مسائل در ذهن كودكان واقعي و قابل باورتر باشد تاثير و همذات پنداري بيشتري اتفاق ميفتد. درنتيجه انتقال مفاهيم تربيتي و اخلاقي راحتترانجام ميشود. با تكرار قصههاي مبتني بر مفاهيم اخلاقي و تربيتي، كودك آنرا در خود دروني ميكند و در زندگي روزمره خود به كار ميبندد.
همچنين داستانها ميتوانند تاثيرات مهمي در تقويت فن بيان، هوش كلامي و اعتماد به نفس كودك داشتهباشند.
قصه خوب چيست؟
بهترين نوع داستان، قصهي به دور از شعار است كه به زور محتواي اخلاقي را به كودك قالب نكند. قصه خوب برگفته از ماجراهاي جذاب است كه در خلال آن نكات رفتاري نيز گفته ميشود. حتي هر والدي ميتواند با توجه به شرايط رفتاريفرزندش قصهها و شخصيتهاي خود را بسازد و براي كودك خود تعريف كند. اما بايد به خاطر داشته باشيم همانطور كه بزرگسالان از پيامهاي مستقيم اخلاقي استقبال نميكنند، كودكان هم از نصيحت مستقيم در داستان لذت نميبرند.
قصه و بيان كودك
نكته مهم درباره تاثير داستان اين است كه قرار نيست كودكان فقط شنونده قصههاي ما باشند. درواقع وقتي خود كودكان بيان كننده داستان باشند، تاثير بيشتر و بهتري بر مهارتهاي كلامي آنها دارد. مهمترين فايده قصه گفتن كودكان افزايش هوش كلامي، رفع خجولي و افزايش اعتماد به نفس آنهاست. علاوهبرا اينها داستانگويي دايره لغات كودكان را بيشتر ميكند و مسلما در روابطاجتماعي آنها تاثير به سزايي دارد. همين طور تخيل آنها افزايش پيدا كردهو در خلاقيت آنها اثرگذار است.
كودك قصهگو
با چند بازي ساده ميتوانيم كودكان را به داستانگويي تشويق كنيم.
- اگر از روي كتاب قصه ميخوانيم، ميتوانيم قبل از خواندن ماجرا درباره تصاوير آن حرف بزنيم و از كودك بخواهيم خودش با توجه به عكسهاي كتاب يك داستان بسازد.
- همراه با اتفاقات داستان از كودك بخواهيم خودش را جاي شخصيتها قرار دهد و بگويد در شرايط مختلف چه تصميماتي ميگرفت. اين كار باعث تقويت مهارت حل مسئله در كودك نيز ميشود.
- كارتهايي با تصاوير مختلف داشته باشيم و از كودك بخواهيم براي يك يا چندتا از تصاوير ماجرا بسازد و تعريف كند.
- ميتوانيم از فرزندمان درخواست كنيم ماجراهايي كه در طول روز برايش اتفاق ميافتد را تعريف كند و از ميان ماجراها يكي كه از همه برايش جذابتريا چالش برانگيز تر است را بنويسد و يا نقاشي كند.
- وقتي قرار است به مهماني برود، دوستان تازه را ببيند يا هرفعاليت ديگريانجام دهد، بخواهيم درباره اتفاقاتي كه فكر ميكند ممكن است بيفتد حرف بزند.
- همراه با كودك در قالب شخصيتها، اشياء و حيوانات مختلف برويم و به جاي آنها فكر كنيم و حرف بزنيم و بازي كنيم.